ابزار لازم:
1. لامپ سوخته با حباب شفاف
2. مفتول ضخیم ( با قطر دو الی سه میلیمتر)
3. انبردست و دمباریک
ابتدا باید از شر مغزی لامپ خلاص شوید. برای این کار به کمک دمباریک ته لامپ را گرفته و تکان دهید تا جدا شود. سپس به کمک آچار یا پیچگشتی مغزی را با ضربه شل کنید و با دم باریک آن را در بیاورید.
هشدار: از آنجایی که حباب لامپ بسیار شکننده است در طول انجام مراحل مواظب باشید.



هشدار: از آنجایی که حباب لامپ بسیار شکننده است در طول انجامِ مراحل، مواظب باشید.
مواد لازم همون مواد کوکوی سبزی و کوکوی سیب زمینی هست. منتها برای یک مقدار مشخص نصف مقدارمون رو به مواد سبزی و نصف دیگر رو به مواد سیب زمینی اختصاص میدیدم.
ابتدا مواد کوکوی سیب زمینی رو در ماهیتابه ی روغن دار می ریزیم و چند دقیقه صبر می کنیم که مواد کمی ببنده، بعد مواد کوکوی سبزی رو روش اضافه می کنیم. بعد در ماهیتابه رو می بندیم تا بالای کوکو هم خودش رو بگیره و بعد هم کوکو رو بر می گردونیم و دیگه تا آخر کار در ماهیتابه رو کنار میگذاریم. برای پخت این کوکو (یا هر کوکوی دیگه ای) می تونیم از فر هم استفاده کنیم که من به علت خراب بودن فرم از همون ماهیتابه و گاز استفاده کردم.
بعد موقع سرو کردن، کوکو رو چند قسمت می کنیم و یکی در میون تکه ها رو بر می گردونیم. اینطوری تکه ها یکی در میون سبز و زرد دیده میشن و ظاهرش زیبا تره. برای بچه ها من تکه ها رو بلند بلند بریدم و هر کدوم یک تکه ی بلند دست می گرفتند و می خوردند. کافیه که اینطور وقتها یه اسم جدید هم برای غذا بگذارید تا بچه ها (بزرگتر از دو سه سال) کلی به وجد بیان و مثلا به جای کوکوی سبزی/سیب زمینی فکر کنند دارند کوکوی گوره خری!!! می خورند :)
دیشب فرصت نکردم عکس بگیرم و به امانت عکسی از مامی سایت اینجا میگذارم. ماشالله شما صاحب هنر هستید اما باز هم امیدوارم که ایده گرفته باشید.
محققان آمریكایی به این نتیجه دست یافتند كه مصرف پنج ماده غذایی میتواند باعث افزایش هوش كودكان شود.
اولین ماده غذایی ماهی سالمون - ماهی آزاد - است.
این ماهی منبع غنی از پروتئین و اسیدهای چرب چون امگا 3 است. این مواد میتوانند سیستم عصبی را تقویت كنند.
دومین ماده غذایی سیب زمینی شیرین است.
بهتر آن است كه ابتدا سیبزمینی را به ورقههای نازك بریده و با دارچین آن را دودی كنید. این ماده غذایی سرشار از آنتی اكسیدان و ویتامین آ است و میتواند با فعال كردن عصبها، قدرت تفكر را بالا ببرد.
تخم مرغ سومین ماده غذایی است.
بهتر است روز را با تهیه املت خوشمزه با تخممرغهای تازه آغاز كنید. تخم مرغهای خانگی منبع غنی از چولاین كه باعث گسترش فعالیت مغزی و حافظه میشود، هستند و برای كودكان بسیار مفید است. چولاین نوعی ویتامین حلال در آب بوده و جزو گروه ویتامینهای ب است.
توت فرنگی و قره قاط نیز جزو چهارمین مواد غذایی مفید و مغذی برای كودكان هستند.
میتوانید با مخلوط كردن این میوهها با ماست، یك دسر خوشمزه برای كودكان تهیه كنید. این میوهها سرشار از آنتی اكسیدان هستند كه ادراك، حافظه و ارتباط ذهنی را در كودك تقویت كرده و باعث رشد فكری و قدرت تمركز میشود.
پنجمین ماده مغذی برای كودكان حبوبات است.
حبوباتی چون لوبیا چیتی، لوبیا قرمز، عدس، لپه و سایر حبوبات منبع غنی از اسیدهای چرب امگا 3 هستند كه باعث خونسازی در رگها و تقویت سلولهای عصبی میشوند. میتوانید از این حبوبات در سالاد، سوپ و یا آشهای مختلف استفاده كنید.
این روزها خیلی از والدین فکر می کنند پدر و مادر خوب بودن به معنی به آب و آتش زدن برای آن است که آب در دل فرزندشان تکان نخورد و تا لب تر کرد، خواسته های او را برآورده کنند.
همه ما دوست داریم خواسته های فرزندمان را تا حد توان برآورده کنیم. اما اگر به شما بگوییم باید هر از گاهی به خواسته فرزندتان نه بگویی چه خواهید گفت؟ حقیقت این است که توجه زیاد به خواسته های کودک اولین دلیل لوس شدن بچه ها است. اما این لوسی به همین جا ختم نمی شود و روی کیفیت زندگی فرزندتان در سال های بعد، حتی بزرگسالی او هم سایه می اندازد. به این ترتیب فرزند شما در آینده تبدیل به یک جوان متوقع، همسر ناراضی و والد زورگو می شود که انتظار دارد همه دنیا در خدمت او باشند.
توجه کردن بیش از حد به خواسته های بچه ها موجب قطع رابطه آنها با دنیای واقعیت ها می شود و همین مسئله موجب زیاده خواهی کودک در دوران جوانی خواهد شد. بعد از مدتی، فرزند شما طاقت نه شنیدن را نخواهد داشت و انتظار دارد همیشه به همه خواسته هایش برسد، حتی اگر منطقی نباشند. آن وقت در رابطه با دوستان، همکلاس ها و معلم هایش دچار مشکل می شود، زودرنج و عصبی شده یا تبدیل به یک کودک زورگو و خشن می شود.
از طرف دیگر، با این کار فرزند شما یاد می گیرد که بدون تلاش، به خواسته هایش برسد و در نتیجه در بزرگسالی دوست دارد همه در خدمت او، نیازها و خواسته هایش باشند و انرژی و توان شخصی شان را برای او خرج کنند.
روزی مرد کوری روی پلههای ساختمانی نشسته و کلاه و تابلویی را در کنار پایش قرار داده بود روی تابلو خوانده میشد: من کور هستم لطفا کمک کنید . روزنامه نگارخلاقی از کنار او میگذشت نگاهی به او انداخت فقط چند سکه د ر داخل کلاه بود.او چند سکه داخل کلاه انداخت و بدون اینکه از مرد کور اجازه بگیرد تابلوی او را برداشت ان را برگرداند و اعلان دیگری روی ان نوشت و تابلو را کنار پای او گذاشت و انجا را ترک کرد. عصر انروز روز نامه نگار به ان محل برگشت و متوجه شد که کلاه مرد کور پر از سکه و اسکناس شده است مرد کور از صدای قدمهای او خبرنگار را شناخت و خواست اگر او همان کسی است که ان تابلو را نوشته بگوید ،که بر روی ان چه نوشته است؟روزنامه نگار جواب داد:چیز خاص و مهمی نبود،من فقط نوشته شما را به شکل دیگری نوشتم و لبخندی زد و به راه خود ادامه داد. مرد کور هیچوقت ندانست که او چه نوشته است ولی روی تابلوی او خوانده میشد:
امروز بهار است، ولی من نمیتوانم آنرا ببینم !!!!!1
وقتی کارتان را نمیتوانید پیش ببرید استراتژی خود را تغییر بدهید خواهید دید بهترینها ممکن خواهد شد باور داشته باشید هر تغییر بهترین چیز برای زندگی است.
حتی برای کوچکترین اعمالتان از دل،فکر،هوش و روحتان مایه بگذارید این رمز موفقیت است .... لبخند بزنید
در چشمان کسی که پرواز را نمی فهمد
هر چه بیشتر اوج بگیری کوچکتر خواهی شد....
اولین روز دبستان بازگرد
کودکیها شاد و خندان باز گرد
باز گرد ای خاطرات کودکی
بر سوار اسبهای چوبکی
خاطرات کودکی زیباترند
یادگاران کهن ماناترند
درسهای سال اول ساده بود
آب را بابا به سارا داده بود
درس پند آموز روباه و خروس
روبه مکار و دزد و چاپلوس
روز مهمانی کوکب خانم است
سفره پر از بوی نان گندم است
کاکلی گنجشککی باهوش بود
فیل نادانی برایش موش بود
با وجود سوز و سرمای شدید
ریزعلی پیراهن از تن میدرید
تا درون نیمکت جا میشدیم
ما پر از تصمیم کبری میشدیم
پاککنهایی ز پاکی داشتیم
یک تراش سرخ لاکی داشتیم
کیفمان چفتی به رنگ زرد داشت
دوشمان از حلقههایش درد داشت
گرمی دستانمان از آه بود
برگ دفترها به رنگ کاه بود
مانده در گوشم صدایی چون تگرگ
خش خش جاروی با پا روی برگ
همکلاسیهای من یادم کنید
باز هم در کوچه فریادم کنید
همکلاسیهای درد و رنج و کار
بچههای جامههای وصلهدار
بچههای دکه سیگار سرد
کودکان کوچک اما مرد مرد
کاش هرگز زنگ تفریحی نبود
جمع بودن بود و تفریقی نبود
کاش میشد باز کوچک میشدیم
لا اقل یک روز کودک میشدیم
یاد آن آموزگار ساده پوش
یاد آن گچها که بودش روی دوش
ای معلم نام و هم یادت به خیر
یاد درس آب و بابایت به خیر
ای دبستانی ترین احساس من
بازگرد این مشقها را خط بزن»
دل هر چه نظر به وسعت عالم تافت / جز نور تو در عرصه ی آفاق نیافت
هنگام نهادن قدم بر سر خاک / دیوار حرم به احترام تو شکافت . . .
.: Weblog Themes By Pichak :.