برای درست كردن میوه های خشك ، میوه ها را پس از شستن به صورت حلقه های بسیار نازك برش می دهیم و در سینی استیل یا اکت قرار داده و می چینیم، اگر بخواهیم در زمستان تهیه كنیم ظرف را روی شوفاژ قرار می دهیم و اگر در تابستان، زیر تابش نور خورشید قرار می دهیم .
احتیاجی به زیر و رو كردن میوه ها نیست و به مدت 7 الی 8 ساعت میوه ها خشك می شوند .
نکته :
برای جلوگیری از تغییر رنگ سیب یک کم آبلیمو روی حلقه های سیب بمالید.
میوه ها به دو صورت خشک می شوند:
1- به طور طبیعی
2- با دستگاه، مثل دستگاه خشک کن مواد غذایی
کشمش، خرما و آلو خشک نمونه هایی از این ها هستند. سایر میوه هایی که می توان آنها را خشک کرد شامل: سیب، زردآلو، موز، توت، کیوی، انجیر، انبه، هلو، گلابی، آناناس، توت فرنگی، گوجه فرنگی و خرمالو است.
بینیش انگار شکسته بود و خون زیادی از روی لبها و چانه هایش به روی زمین می ریخت , زخم عمیقی قسمتی از صورتش را پوشانده بود ,اطراف چشمش حسابی ورم کرده وخون آلود بود , به سختی می شد مردمک چشمانش را دید , مرد سعی کرد صورتش را جلوتر ببرد تا بلکه بهتر بتواند مردمک چشمانش را ببیند ,چند لحظه ای خیره شد ,احساس کرد چند نفر از رو برو سنگ پرتاب می کنند و شاید باخنده هم حرفی را تکرار می کردند , بغض گلوی مرد را می فشرد و خواست تا صورتش را نوازش کند , همینطور که دستانش را به طرف صورت زن می برد, پیش گوشش صدایی شنید
ببخشید ... ببخشید آقا به تابلوها دست نزنید .
معلم رو به شاگردانش كرد و گفت
"ساده ترين معني دزدي چيست؟"
يكي از شاگردانش دست خود را بالا برد و گفت
"اجازه؟ من بگويم؟"
"بگو پسرم"
"دزدي يعني بد شانسي"
معلم با تعجب گفت
"بد شانسي؟!"
"بله مثل اينكه هر دزدي كه در محله ما اتفاق مي افتد پليس در خانه ما را مي زند و پدرم را دستگير مي كند"
"ولي اين چه ارتباطي با بد شانسي دارد؟"
" آخه از بد شانسي وسائل دزديده شده هم هميشه در خانه ما پيدا مي شود"
دانشمند مسلمان مصری دکتر عبد الباسط محمد توانست با ساختن قطره ی چشم برای درمان آب مروارید با الهام گرفتن از سوره یوسف به دو مجوز اختراع بین المللی یکی از آمریکا و دیگری از اروپا دست یابد. دانشمند مسلمان مصری دکتر عبد الباسط محمد سید پژوهشگر مرکز ملی تحقیقات وابسته به وزارت پژوهش علمی و فناوری مصر یک روز صبح هنگامی که در حال تلاوت سوره ی یوسف علیه السلام بود آن قصه ی عجیب وی را به تأمل واداشت و شروع به تدبر در آیات قرآن کریم کرد که داستان توطئه ی برادران یوسف علیه السلام و سرنوشت پدر آن حضرت را بیان میکرد و اینکه چگونه چشمان حضرت یعقوب کور شد و دچار آب مروارید گردید و سپس چگونه خداوند متعال به واسطه ی پیراهن یوسف (ع) آن حضرت را شفا داد . وی همچنان در حال تحقیق و جستجو بود تا اینکه با یاری خداوند به رابطه ی بین غم و غصه و دچار شدن به آب مروارید پی برد. چرا که غم و غصه باعث افزایش هرمون ادرینالین می شود که این ماده، ماده ای ضد هرمون انسولین به شمار می رود. بنابراین اندوه و یا شادی شدید باعث افزایش مستمر هرمون ادرینالین می شود که به نوبه ی خود باعث افزایش قندخون می گردد که این یکی از دلایل تار و کدر شدن دید چشم می باشد. و این بر هم زمان بودن گریه و اندوه می باشد که نخستین بارقه ی امید در سوره ی یوسف برای وی زده می شود آنجا که خداوند در مورد حضرت یعقوب علیه السلام می فرماید : ﴿ وتولى عنهم وقال یا أسفی على یوسف وابیضّت عیناه من الحزن فهو کظیم ﴾ (یوسف ۸۴) حضرت یوسف علیه السلام با وحی پروردگار از برادرانش خواست که پیراهنش را برای پدرش ببرند ﴿ اذهبوا بقمیصی هذا فألقوه على وجه أبی یأت بصیرا وأتونی بأهلکم أجمعین﴾ (یوسف ۹۳) خداوند متعال می فرماید : ﴿ ولما فصلت العیر قال أبوهم إنی لأجد ریح یوسف لولا أن تفندون، قالوا تالله إنک لفی ضلالک القدیم، فلما أن جاء البشیر ألقاه على وجهه فارتد بصیرا قال ألم أقل لکم إنی أعلم من الله ما لا تعلمون﴾(یوسف ۹۶) آغاز پژوهش از اینجا بود که چه چیزی در حضرت یوسف علیه السلام بود که باعث شفا شده است ؟ بعد از فکر و تأمل دکتر عبد الباسط به جوابی جز عرق (بدن) نرسید؛ بنابراین شروع به جستجو در مورد عناصر عرق کرد و لنزهای خارج شده از چشم را در عرق فرو می برد که باعث شفافیت تدریجی این لنزهای کدر شده می گردید. و سؤال دوم این بود که : آیا تمام عناصر و اجزای عرق فعال و تأثیر گذار می باشند؟ بدین وسیله و با یکی از این عناصر در نهایت دکتر عبدالباسط توانست ترکیبی از “پولین جوالدین” بسازد و آن را روی ۲۵۰ داوطلب آزمایش کندکه در بیش از ۹۰% از موارد آب مروارید و سفیدی چشم از بین رفت و این افراد بینایی خود را باز یافتند. و از طریق آزمایش ثابت شد که استفاده از این قطره ۲ بار در روز به مدت ۲ هفته باعث از بین رفتن آب مروارید چشم و بهبود بینایی می گردد. دکتر عبد الباسط می گوید که با شرکتی که قرار است این دارو را تولید و توزیع کند شرط کرده است که هنگام ارائه ی آن به مردم به این مسأله اشاره کند که آن یک داروی قرآنی است تا مردم به راستگویی این کتاب بزرگ و تأثیر آن در خوشبختی دنیوی و أخروی مردم پی ببرند. دکتر عبدالباسط اضافه می کند که : با استفاده از تجربیات علمی خود عظمت و بزرگی قرآن را احساس می کنم و آنگونه است که خداوند فرموده : ﴿ وننزل من القرآن ما هو شفاء ورحمة للمؤمنین )
خانواده آمریکایی "جانسون" که بزرگترین خانواده کوتوله ها را تشکیل می دهند، از زندگی خود راضی هستند و احساس خوشبختی می کنند.
به گزارش برترین ها، این خانواده متشکل از هفت نفر است و در خانه ای به ارتفاع 3 فوت در ایالت جرجیا زندگی می کنند.
این خانواده هفت نفره متشکل از یک زن و شوهر و پنج فرزند است و همه فرزندان این زوج نیز کوتوله هستند
گفتنی است که قد مادر این خانواده 120 سانتیمتر است.
صدایم کن مرا
کسی آیا صدایم کرد ؟
کسی می خواندم آیا ؟
من اینجایم
کنار گریه های نیمه شب هایت
کنار آن دو دست خالیت ،
کو در قنوت عشق می لرزد
من اینجایم
همین نزدیکی آن سجده های پاک زیبایت
جوار خسته ی یک آه
نشسته در کنار یک دعا و خواهش بخشش
پناه قلب پر مهری که خالی می شود از ترس تنهایی
درون سینه ای کز شوق بخشش مست می گردد
من اینجایم
پناه بی کسان
آموزگار عاشقانِ عاشقِ عشقم
به بازار شلوغ دل شکسته مردمان ، تنها خریدارم
کسی آیا مرا می خواندم بر خویش ؟
کسی درد دلی دارد ، که جز با ما ،
حدیث گفتنش با غیر نا زیباست
کسی ذکر مرا بر قلب خود آورده ، شاید مرهمی یابد ؟
که با ما قهر و ایین سخن با ما نمی داند
کسی فهمیده ایا جز به ما ، آرامشی هرگز نخواهد یافت ؟
و او از ما و بر گشتش به سوی ماست ؟
نفهمیدی نبستم در ، بدان امید
که ای گمگشته در پس کوچه های خسته ایام ، برگردی
ندیدی بر گنه کاران بر گشته ، شماتت من نخواهم کرد ؟
و می پوشانم آن اسرار نازیبای مردم را
نفهمیدی اگر بد بنده ای بودی
ولیکن من خدایی ، خوب می دانم ؟
گناهت هر چه هم بوده ، اگر برگشته باشی
من در این دریای رحمت ، محو خواهم کرد
گناهی بنده ای داری و من بخشایشی جنس خدا ؟
دیگر چه باک از بخشش آن کرده های ظلم نا زیبا ؟
نفهمیدی که می فهمم ؟
ندانستی که می دانم ؟
نمی بینی که می بینم ؟
تو را ای خود رها کرده
ندانستی رهایت من نخواهم کرد ؟
که فرصت داده ام ، شاید که سیر از سر کشی
آغوش مهر این خدایت ، باز بر گردی
و من هردم ،
با غروب و خلوت هر شب
دوباره باز می پرسم :
کسی بر گشته آیا هست ؟
کسی می کوبد این مهمانسرای خالق خود را ؟
و امشب بر سر سجاده ای
ایا بساط آشتی با خالق هستی
فقط با قطره اشکی ، مهیا هست ؟
کسی فهمیده این دنیا ، نه پا برجاست ؟
کسی ایا نمی داند
اگر چه ما گنه کاران خود را دوست می داریم
ولی بر گشته گان را دوست تر داریم
ز راه رفته ات بر گرد
گنه گر کرده ای ، می بخشمت با مهر
ندیدی در کتابم
در هر شروع سوره های روشن نورم
چه سان ، آن آیه بخشندگی ، تکرار میگردد ؟
اگر دانسته بودی رفته ی برگشته را من دوست می دارم
تو هم هر اینه از شوق می مُردی
تو ای سرگشته تنها
نمی خواهی کمی هم با خدا باشی ؟
زبان و قلب خود
با ذکر ما ، بر نور بگشایی ؟
هزاران خلق را بر دوستی سنجیده ای
اینک رفاقت با خدا را امتحانی کن
ندانستی که می بینم تو را هر لحظه من هر جا ؟
سماجت بر گریز از من ، عزیزم تا به کی ؟
اینک غنیمت فرصت برگشت را دریاب
بساط آشتی را با خدا ، دیگر مهیا کن
خجالت می کشی از آنکه میدانی
تو براین آیین بر گشتن نمی مانی ؟
دلت تنگ خدایت گشته اما
راه و رسم صحبت با ما نمی دانی ؟
تو بر گردی ، اگر رخ بر نتابانی
نبندی چشم خود بر نور ،
خواهی دید ، اینجایم
سلامی کن
بخوانی گر مرا ، من خود به قلبان شکسته باز می آیم
تو بگشا سینه را
من بر دل بشکسته ات ، چون نور می آیم
من اینجایم
دلیل گریه های نیمه شب هایت
گرفته آن دو دست خالیت ، کو در قنوت عشق می لرزد
من اینجایم
نهاده مُهر مقبولی به پای سجده های پاک زیبایت
جواب داده بر آه ات
اجابت بر دعایت ، بخشش پاک گناهانت
درون قلب پر مهری که خالی گشته از هر ترس و تنهایی
من اینجایم
هزار افسوس
شب است و مردمان در خواب
کسی بیدار خواهد شد ؟
رها می گردد آیا خواب ؟
کسی می خواندم آیا ؟
شعر از:کیوان شاهبداغی
ســه نــــور آمد ز عالم پر ز احساس
معـــطر هر ســــه از عــطر گل یاس
ســــه نـــور تابـــــناک آســـــمانی
حســین بن علی ســـجاد و عـباس
.: Weblog Themes By Pichak :.